
سبک تربیت
تعلیم و تربیت دینی؛ نجات مصدوم از زیر آوار دنیاست
آموزش دین مثل این است که از زیر آوار، فردی را که هنوز زنده است، بیرون بکشند. فرد زیر آوار وقتی آوار را از روی او بردارند و هوا آزاد شود، اگر قلبش هنوز بزند، از نجاتدهندگانش تشکر میکند! متدینکردن فرد هم دقیقاً همین طور است. یعنی فرد بررسی میکند و میفهمد هرچه از دنیا گرفته، قانعش نکرده است و همچنان گمشده دارد. ممکن است بقایای دل و قلب او زیر فشارِ آرزوهای دنیوی، کمصدا شده باشد؛ اما حیات دارد. اگر فردی برای این شخص، ناپایدار بودن دنیا را روشن کند، دنیا را مثل کاخی میبیند که روی سرش خراب شده است و وقتی آن فرد ویرانههای دنیا را از رویش بردارد، وقتی نَفَسِ آزاد بکشد، از او تشکر میکند؛ بنابراین، تعلیم و تربیت دینی آزاد کردن فرد از بار وابستگیهای دنیا است؛ بهشرطی که زیر آوارِ دنیا لاشه نشده باشد!
بر این اساس متدین شدن، غیر از باسواد شدن است. دین تعهد است و نه تخصص، و مربی باید درصدد یافتن راهی سالم و آزاد برای تربیت باشد. «یَوْمَ لاَ یَنْفَعُ مَالٌ وَ لاَ بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ» یعنی در قیامت مال و فرزند نفعی ندارد و تنها قلب سلیم، نافع است. معلمی که میکوشد شاگردانش راستگو و با شهامت و سلیم بار آیند، آنها را به دین نزدیک کرده است.